تاریخچه وتشکیلات پولیس

تشکیلات پولیس درجوامع بشری ریشه های اسلامی، تاریخی و بین المللی دارد. چنانچه تشکیل پولیس درتاریخ بشری تاریخچه دیرینه کهن با سابقه چند هزار ساله درکشورمصر دارد. دردوره های مختلف واولیه دین مقدس اسلام واژه (العس ) به مفهوم نگهبان، شخص گزمه دار، پهره دارو معلومات داردرزمینه ای افراد مظنون وتحت پیگردرا افاده میکرد مورده استفاده قرارداشت .
درزمان حضرت محمد (ص) دررأس وظیفه نگهبان شهریکی از صحابه کرام به نام سعد بن وقاص رابرگزیده بودند، درزمان خلافت حضرت عمر(رض ) گروهی بنام شرطه عهده دارامورانتظامی وامنی شهرها بودندکه رییس آن گروه بنام رییس شرطه یادمیگردید.
وظیفه اساسی این گروه اجرای احکام شرعی وتطبیق دستورات والی ها، حکام وهمچنان تعقیب مجرمین وسپردن آنان به عدالت بود، درعهد خلافت حضرت ابوبکرصدیق (رض) عبدالله ابن مسعود را دررأس وظیفه مذکور قرار دادند انان وظایف امنی وپولیسی را به پیش می بردند ، تا اینکه بنا برتراکم نفوس درشهرها، انکشاف شهرها،ایجاداماکن، ساخت بزرگ راه ها، انکشاف علم و تخنیک، تجارت و اقتصاد، توسعه ترافیک وبا گذشت زمان بروزحادثات و قضایای جرمی، به منظور جلوگیری و مجادله با جرایم گوناگون که توسط بشر راه اندازی میگردید، ناگزیر تشکیلات منظم قوای پولیس تشکیل گردید و این تشکیلات درسطح کشورهای جهان اغلبا به نام Police پولیس یادگردید و با سپری شدن زمان کلمه پولیس جایگاه اصطلاح بین المللی وجهانی را به خودکسب نمود.
درکشورعزیزما افغانستان کلمه پولیس برای بارنخست در سال 1315 هجری شمسی هنگام رایج شدکه ازسوی حکومت وقت به نام تعلیم گاه پولیس در موقعیت مهتاب قلعه کابل (نزدیک پل سوخته) امروزی بنای برای تربیت پولیس تأسیس وایجادگردید. مسوولیت پیشبرد تعلیمات آن قرارگاه تعلیمی ازسوی تعدادی اساتید آلمانی به پیش برده میشد، درزمان پادشاهی شاه امان الله خان وقبل ازآن قوه پولیس را که تشکیل خیلی محدود داشت به نام امنیه یاد میکردند.
فارغین این تعلیم گاه بعداز فراگیری تعلیمات(9) ماهه ودرمواردی هم یک ساله پولیسی لقب صوبه داررا گرفته و قوماندان آن تولی به نام کوتوال یاد میگردید.
کوتوال ها تحت اثروالی ها قرارداشتند، سرانجام در نتیجه فراغت دوره های متعدد از تعلیم گاه تصمیم برآن شد تا به مقصد سوق و اداره سالم قوای منظم پولیس این تعلیم گاه تحت نام ریاست امنیه در چارچوب وزارت امور داخله وقت منظورگردیدکه از سال 1321 الی 1326 هجری شمسی به عین نام باقی مانده،فعالیت واراییه خدمات امنی وپولیسی را برای مردم مینمود.
درسال 1326 ریاست امنیه به نام قوماندانی عمومی پولیس و ژاندارم تغیر نام نموده که براساس آن مسایل وموضوعات امنیت داخلی کشور شامل تامین امنیت شهرها و محلات را پولیس و وظایف تامین امنیت سرحدات کشوررا ژاندارم به عهده داشت.
کلمه پولیس اصطلاح قبول شده و تائید شده بین المللی بوده، افراد شامل تشکیلات پولیس درکشورها حامی وتنفیذ کننده قانون و محافظ امن و نظم عامه درجوامع بشری میباشند.
قبل از سال1326 تعدادی از افسران واجد شرایط را از حربی ښونځی و حربی پوهنتون نیز در تعلیم گاه پولیس برای مدتی شامل و منحیث موظفین پولیس غرض خدمت مردم گماشته می شدند . نظربه انکشاف وپیشرفت جامعه نیاز به تاسیس اکادمی پولیس درساحه افشارکابل به منظور فراگیری تعلیمات منظم وعصری پولیس محسوس و اکادمی پولیس امروزی پولیس ایجاد گردید.
در اکادمی پولیس آن زمان سه بخش تعلیمات آتی پولیس مروج و قابل تطبیق بود:
۱ -تحصیلات سه ساله که به سطح لیسانس،پولیس را برای جامعه تقدیم مینمود، به حیث دوهم څارن که معادل دوهم بریدمن اردو در آن وقت بود.
۲-تعلیمات سه ساله برای فارغین صنوف نهم معارف کشورکه بنام ساتنوال دارای چهار پلیت فارغ میشدند یعنی معاونین دوهم څارن ها .
۳- فارغین صنوف ششم که آنان با آموزش 9 ماهه، منحیث دریم ساتنمن ها به جامعه و خدمت مردم تقدیم میگردیدند. 
همه تعلیمات پولیسی آن زمان توسط استادان آلمانی و افغانی به گونه مشترک نظر به نیازمندی جامعهبه پیش برده می شد.
در سال 1352 هجری شمسی درزمان جمهوریت شهید سردار محمد داود خان بعضی از قوانین و مقررات نافذه درکشور لغو، تعدادی تعدیل و یا هم تنقیض گردیدکه از آن جمله تعلیمات سه ساله پولیس نیزشامل بود،که بدیل آن را این سه بخش دربرگرفتند:
۱- فارغین صنوف دوازدهم معارف بعداز سپری نمودن امتحان کانکور، انجام معاینات صعب صحی، تعیناندازه قد مناسب، عدم موجودیت و شمولیت دراحزاب سیاسی، عدم موجودیت دوسیه جرمی و داشتن انگیزه عشق به وطن و صداقت، شرایط شمولیت در اکادمی پولیس بوده،که فارغین بعد از یک دوره تعلیمی به رتبه دریم ساتنمن بکلوریاپاس وبعد ازخدمت دوباره شامل صنوف دوم و به همین منوال به صنف سوم و بعد ازسپری نمودن امتحانات موفقانه به رتبه دوهم څارن موقف میگرفتند.
۲- فارغین صنوف نهم صرف برای 9 ماه تعلیم مسلکی میدیدند، بعد ازآن به رتبه دریم ساتنمن فراغت راحاصل و بالترتیب دربین هرچهار سال یک رتبه ترفیع نموده به رتبه دوهم، لومړی و با سپری نمودن کارگاه آموزشی به رتبه سرساتنمن یا معادل ساتنوال میرسیدند.
۳- البسه ویونیفورم پولیس وقت برنگ فولادی تیره وکرتی آن بدون کمربند بود.
جنرالان ومسوولین ارشد پولیس حین انجام وظیفه صرف کلاه و پطلون به رنگ سیاه وکرتی برنگ فولادی را استفاده می نمودند و با فورم و نشان های جداگانه متمایز بودند.
 پولیس تحت امرقوماندان پولیس و ژاندارم ایفای وظیفه می نمود.
بخش ها و صنوف مختلف پولیس درآن زمان عبارت بودند از:
آمریت های عمومی امنیت، ترافیک، پاسپورت، سرحدی، پیژنتون، تخنیک، مخابره، محبوسین، حرکات، جنایی، استخبارات و امثال آن که درآن زمان به تحقق هرم اداری و تشکیلات زنجیری پولیس توجه و اهمیت زیاد قایل بودند.
 بعد از کودتای 7 ثورسال 1357 هجری شمسی به تاریخ (9 میزان) اسم پولیس به څارندوی تغیرنام کرد، یک محصل اکادمی پولیس دیپلوم فراغت را بعد از سپری نمودن دوره سه سال تعلیم عسکری –پولیسی حایز میگردید، و به صفت دوهم څارن از اکادمیڅارندوی فارغ میگردید و دارای بخش های تعلیمی پولیس امنی، جنایی، سرحدی، ترافیک و پوهنځی سیاسی آن وقت بود.
نشان ها و فورم بحال خودش باقی بود ، نشان کلاه و رنگ البسه باکمی تغیرمتغیرگردید.
قوماندانی پولیس وژاندارم الی 6 جدی 1358 به این نام مسمی بود ولی بعدازآن جای آنرا معینیت امور امنیتی گرفت و در سال های 69 این پست به معاونیت اول وزارت امورداخله تغیرنام وموقعیت نمود.
وزارت اموداخله ونهادپولیس دراثرجنگ های داخلی سال1371 ازهم فروپاشید وتشکیلات غیرمنظم پولیس تنظیمی وملیشه گونه درساختارنهاد پولیس به گونه غیرمتجانس پدیدارآمد که این حالت مورداعتماد وباور مردم نبود .

گرچه وزارت امور داخله و پولیس مانند سایرنهاد های دولتی از اثرجنگ های داخلی به گونه شدید متضررو ازهم پاشیدند، ولی بعد از ایجاد دولت موقت آهسته، آهسته با آنکه پولیس از بسا مشکلات و چالش های متنوع ضد مسلک آسیب های بزرگ مادی و معنوی بالای نهاد وزارت امورداخله وپولیس کشورعایدآمد؛ طرح و اجرای پروسه ریفورم مسلکی جایگاه خودرا دریافت و به خدمت حضور یافت ولی قانع کننده و اراییه کننده کار مسلکی وجوابگو برای شهروندان نبود.

تشکیلات پولیس بازهم به مانندگذشته یک مدتی بنام قوماندانی پولیس وژاندارم و بعد ازآن معاونیت اول و متعاقبا درسال 1388 به معینیت ارشد امورامنیتی مسمی گردیدکه بخشی از اجرا کننده گان و نافذین قانون و تامین کننده امن عامه، نظم شهری و محافظت عامه را تشکیل میداد.
وزارت امورداخله درسال 1388 دارای چهارمعینیت دربخش های امنیتی، اداری و تامینات، مبارزه با مواد مخدرو معینیت پالیسی واستراتیژی بودکه هریک وظایف جداگانه کاری و مسلکی خویش را با داشتن ریاست های متعددومسلکی انجام میدادند.
درسال مذکوربوردانسجام پولیس رقم موجوده پولیس را در آن زمان را 109000یکصدونه هزار تن ثبت کردند. این رقم الی میزان 1389 به 134000یکصدو سی وچهار هزارافزایش داد.
بعدا از ایجاد دوره موقت الی موفقیت دوباره امارت اسلامی افغانستان در24 اسد سال 1400هجری شمسی نهاد وزارت امورداخله وپولیس توسط 25 کشورخارجی به وسیله صندوق وجهی تحت نام (لتفا )تمویل میگردید.

بعد از پیروزی مجدد امارت اسلامی درکشور از اینکه دردودهه اخیر نهاد وزارت امورداخله وپولیس منحیث یک نهاد وابسته به کمک ها وبرنامه های خارجی عرض وجودنموده بود همچنان به اساس وابستگی های بیرونی نهاد یادشده ازهم پاشید وتمام سیستم های ناسنجیده شده وغیرضروری از کاروفعالیت بازماندند .

رهبری وزارت امورداخله درروشنایی هدایات رهبری مقام عالی مشرتابه وریاست الوزرا توسط یک تیم فنی ومسلکی بادرنظر داشت وضعیت عینی وشرایط موجوده امروزی کشور به گونه ژرف وعمیق تمام ساختار نهاد وزارت امورداخله وپولیس را ارزیابی مجدد کارشناسانه نموده ودربخش های مختلف گام های عملی برداشته شد .

تشکیلات پولیس نظر به نیاز در سراسر کشور تنظیم گردید، از تورم تشکیلات جلوگیری به عمل امد ، واحد های مشابه مدغم ، روند تعلیم وتربیه درتمام سطوح از سرگرفته شد،تمام سیستم ها غیرفعال توسط متخصیصن وکدرهای افغان دوباره احیا ، مبارزه با موادمخدرقسمیکه لازم بود بشدت روی دست گرفته شد، دربخش پولیس ترافیک ، توزیع پاسپورت ، اراییه خدمات عامه وسایر بخش های برای متقاضیان ادارات شفاف به میان آمده که شهروندان از اراییه خدمات خرسند وقانع به نظر میرسند .

امروز وزارت امورداخله با داشتن ۷ معنیت ، ۵ ریاست عمومی مستقل، چندین قوماندانی ویژه وده ها ریاست مسلکی برای شهروندان اراییه خدمات می نماید.

به کمک خداوند متعال ، سعی وزارت امورداخله ،حمایت همیشگی رهبری امارت اسلامی ، همگام وهم سوبودن ملت مجاهد افغانستان با برنامه های وزارت امورداخله وپولیس دورنیست درآینده نزدیک شاهد داشتن یک نیرو مسلکی، متعهد وخدمت گزارپولیس درکشور عزیز خویش افغانستان باشیم .           

                           ( وماذالک علی الله بعزیز )